مقدمه:
امروزه دادهها معادل طلا در دهه 1800 است. همه آن را میخواهند و بسیار ارزشمند است – اما در اعماق خاک قرار دارد و استخراج آن سخت است. یکی از باارزشترین ذخیره دادههای شرکت شما در نرمافزار CRM شما است. به همین دلیل است که دادهکاوی CRM یک عنصر ضروری است که کسبوکار شما نمیتواند نادیده گرفته شود.
استخراج دادههای مشتری برای تقویت ابتکارات بازاریابی، بهبود تجربه مشتری، تشویق وفاداری مشتری و موارد دیگر ضروری است. با وجود دادههای زیادی که هر روز تولید میشود، شرکتهایی که از ابزارها و تکنیکهای کلانداده برای درک دادههای خود استفاده میکنند، مزیت رقابتی خواهند داشت.
دادهکاوی ممکن است مفهومی پیچیده و گیجکننده به نظر برسد و تا حدودی هم هست. اما لازم نیست برای باز کردن اطلاعات پنهان در CRM خود به یک دانشمند حرفهای داده تبدیل شوید.
این مقاله شما را به ابزارهایی مجهز میکند تا بفهمید استخراج دادههای CRM شما چگونه یک روش مؤثر و عملی برای ارتقای تلاشهای بازاریابی شما است.
دادهکاوی چیست؟
«فرایند تجزیهوتحلیل الگوهای پنهان داده… که در مناطق مشترک مانند انبارهای داده برای تجزیهوتحلیل کارآمد، الگوریتمهای دادهکاوی، تسهیل تصمیمگیری تجاری و سایر نیازهای اطلاعاتی جمعآوری و مونتاژ میشود».
به زبان ساده، این بدان معناست که دادهکاوی روشی برای تجزیهوتحلیل مجموعهای از دادهها، مانند پایگاهداده CRM، برای استخراج بینشهای ارزشمند است. دادهکاوی دریای اطلاعات شرکت شما را میگیرد و به آن معنا میبخشد. هدف این است که آن را به نحوی مفید کنیم.
توانایی تعیین دقیق الگوهای کلیدی، تصمیمات شما را آگاه میکند و استراتژیهای شما را بر روی بستر محکم دادهها ایجاد میکند، نه بر روی زمینهای متغیر حدس و گمان. اما دقیقاً چگونه این کار را انجام میدهید؟ اجازه دهید تعدادی از تکنیکهای اصلی دادهکاوی را بررسی کنیم .
مزایای داده کاوی
اتحادیه: یکی از سادهترین (و آشناترین) تکنیکهاست. این شامل ایجاد یک ارتباط منطقی بین موارد بهمنظور کشف الگوها است. یک مثال واقعی از این ویژگی آمازون “مشتریانی که این کالا را خریدند نیز خریدند” است. این الگوریتم یک ارتباط را بر اساس رفتار قبلی خریدار ترسیم میکند تا بینش بیشتری را برای خریداران بیفزاید.
طبقهبندی: طبقهبندی عمل تعیین یک کلاس خاص از اقلام بر اساس ویژگیهای مختلف آنها است. در بازاریابی، جمعیت سنی 35 تا 50 سال یکطبقه بندی است، همانطور که سرنخهایی که با دانلود راهنمای بهترین شیوههای CRM از وبسایت شما وارد سیستم شما شدهاند.
خوشهبندی: شما میتوانید از خوشهبندی برای ایجاد طبقهبندیهای خود برای بهدستآوردن درک بهتر از دادههای خود استفاده کنید. برای مثال، میتواند گرایشهای عنوان شغلی را برای آن دسته از سرنخهایی که به آن اشاره کردم، آشکار کند. یک خوشه میتواند مدیران فروش باشد، درحالیکه دسته دیگر ممکن است مدیران بازاریابی باشند.
تحلیل ترتیبی: میتوانید تحلیل متوالی را یک تکنیک “در حال پیشرفت” در نظر بگیرید. این یک رویکرد طولانیمدت با نگاهکردن به دادهها در طول زمان است که به شما امکان میدهد روندها یا سایر رویدادهای عادی را شناسایی کنید. برای نشاندادن، یک الگوی متوالی میتواند نشان دهد که کدام زمان از سال برای شرکت شما سودآورتر است یا کدام محصولات برای فروش متقابل بر اساس خریدهای گذشته بهترین ترکیب را دارند.
تشخیص ناهنجاری: وقتی در الگوی دادهها شکسته میشود چه اتفاقی میافتد؟ تشخیص این نقاط پرت برای بهدستآوردن درک بهتر از دادههای شما فراتر از نگاهکردن به تصویر بزرگ مفید است. بهعنوانمثال، اگر همیشه فروش کمتری را در بهار مشاهده میکنید، به جز هفته اول ماه آوریل، باید بررسی کنید تا مشخص شود چه چیزی باعث این ناهنجاری شده است.
پسرفت: رگرسیون تکنیک پیشرفتهتری است و به تعیین دقیق همبستگی بین متغیرهای مختلف کمک میکند. معمولاً برای برنامهریزی سناریوهای مختلف استفاده میشود. بهعنوانمثال، میتوانید درآمد سالانه را بر اساس چشمانداز بازار، پایگاه مشتری فعلی، تقاضای محصول و سایر عوامل پیشبینی کنید.
چگونه دادهکاوی CRM بازاریابی هوشمند را ایجاد میکند
ابزارهای هوش تجاری و تجزیهوتحلیل دادههای بزرگراههای تقریباً نامحدودی را برای درک و استفاده هوشمندانه از دادهها باز کردهاند. از منظر بازاریابی، دادهکاوی ابزاری برای درک کاملتر پایگاه مشتری شما، یافتن الگوهایی از جمله اینکه چرا بخشهای خاصی از محتوا جذابتر و بیشتر هستند، است.
بیایید به چهار روش عملی نگاه کنیم که دادهکاوی CRM به شرکت شما کمک میکند تا بازی بازاریابی خود را ارتقا دهد:
مزایای داده کاوی
1. مخاطبان هدف بهتری بسازید
اولین مشارکت دادهکاوی در شناسایی مشتری شماست. جذابترین کمپین بازاریابی بدون اینکه ابتدا مشخص کنید که میخواهید با پیام خود به چه کسی برسید بیفایده است.
مخاطب هدف شما گروهی از مصرفکنندگان است که بهنوعی به محصول یا خدمات شما نیاز دارند یا تمایل دارند. چگونه میتوانید تعیین کنید که چه کسی با آن معیارها مطابقت دارد؟ دادهکاوی.
میتوانید با طبقهبندی جمعیت گسترده بر اساس طیف وسیعی از ویژگیها شروع کنید. بهعنوانمثال، اگر شرکت شما سیستمهای امنیتی در محل میفروشد، میتوانید بازار را بر اساس جمعیتشناسی مانند موقعیت مکانی، نوع مالک ساختمان و غیره تجزیه کنید. یک کشاورز روستایی بهاندازه یک آپارتمان بلند در وسط شهر به امنیت داخلی نیاز ندارد.
CRM شما حاوی انبوهی از دادههای تاریخی است که برای اصلاح مخاطبان شما مفید است. با استفاده از تجزیهوتحلیل بازار هدف، میتوانید کشف کنید که مشتریان بالقوه شما چه کسانی هستند و نقشه مشتری یک تفکیک بصری ارائه میدهد تا بتوانید راحتتر دادهها را هضم کنید. تجزیهوتحلیل مخاطبان هدف، استراتژی بازاریابی شما را آگاه میسازد، درحالیکه برنامهریزی میکنید چگونه به طور مؤثر به آنها دسترسی پیدا کنید.
هنگامی که یک بازار هدف را ترسیم کردید، خوشهبندی تقسیمبندی مشتریان را امکانپذیر میکند. همه کسانی که کاندیدای محصول شما هستند به یک نسخه نیاز ندارند. بهعنوانمثال، دو بخش شما میتوانند صاحبخانه و صاحبخانههای مسکونی باشند.
صاحبخانهها باید قوانین محلی را رعایت کنند و نشان دهند که امنیت ساکنین را جدی میگیرند. صاحبان خانه به حفظ امنیت خانواده و اشیاء قیمتی خود اهمیت میدهند. این دو سفر مشتری بسیار متفاوت هستند و هر کدام به سطح متفاوتی از سیستم امنیتی نیاز دارند.
دادهکاوی به شما امکان میدهد بازار هدف را به گروههای کوچکتر تقسیم کنید تا بتوانید استراتژی های پیامرسانی مناسب برای هر کدام را بر اساس ویژگیهای فردی آنها بسازید.
2. بازار به افراد مناسب
بیایید با آن روبرو شویم: ما از همه بازاریابیهایی که در گلویمان فرومیروند خسته شدهایم. ما هر روز در معرض صدها، شاید هزاران آگهی هستیم – تعیین تعداد آنها دشوار است. اما نکته باقی میماند: مردم از بمباران مداوم خسته شدهاند.
علاوه بر این دشواری، مصرفکنندگان در تعامل با برندها خواستار تجارب شخصی و مرتبط هستند. بر اساس نظرسنجی Salesforce ، از هر 10 مشتری، 6 نفر میگویند که بخش مرکزی کسبوکارشان، ارائه تعامل متناسب با استفاده از تعاملات گذشته است.
نکته کلیدی برای جلبتوجه بهجای اینکه آن را از بین ببرد این است که به افراد مناسب محتوای مناسب و در زمان مناسب – در اینجا مهم است – ارائه دهید. این تنها با تجزیهوتحلیل دادههای شما (حداقل به طور مداوم) امکانپذیر است.
وقتی صحبت از بازاریابی میشود، تلاشها به دودسته اصلی تقسیم میشوند: بازاریابی مستقیم و بازاریابی درونگرا. بازاریابی مستقیم (برونگرا) شامل مواردی مانند تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات فیسبوک، بیلبوردها و غیره است. از سوی دیگر، بازاریابی درونگرا به افراد اجازه میدهد تا به محتوا، در قالب پستهای وبلاگ، ویدئو و موارد مشابه بیایند. روشهای ورودی بسیار مؤثرتر و در نتیجه محبوبتر از تاکتیکهای برونگرا هستند.
خوب است، اما این موضوع چگونه با دادهکاوی CRM ارتباط دارد؟
شما باید دادههای خود را در چارچوب تلاشهای بازاریابی خود درک کنید. آیا دادههای موردنظر شما بر اساس تاکتیکهای ورودی یا بازاریابی مستقیم است؟ این امر بر میزان تأثیرگذاری شما در ارائه محتوا به مخاطبان مناسب و نتایج بعدی تأثیر میگذارد.
در اینجا چند نمونه ورودی آورده شده است:
میتوانید از دادههای CRM برای بهینهسازی استراتژی وبلاگ خود استفاده کنید. اگر صبحهای سهشنبه و پنجشنبه از نظر تاریخی بازدیدهای بیشتری از صفحه داشته باشند، میدانید که بهترین زمان برای انتشار محتوای جدید است. اگر دادهکاوی یک رکود غیرمنتظره در تعامل با رسانههای اجتماعی را آشکار کرد، میتوانید از این بینش برای شناسایی علت و تغییر استراتژی خود استفاده کنید.
در جبهه بازاریابی مستقیم، تکنیکهای پیشبینی و رگرسیون به شما امکان مدلسازی فعالیتهای مختلف را میدهند. اگر به مثال سیستم امنیتی بازگردیم، اگر سمینار سالانه امنیتی برگزار میکنید، میتوانید یک استراتژی کمپین تبلیغاتی را بر اساس نحوه عملکرد کمپین های سالهای گذشته ایجاد کنید.
3. حفظ مشتری را تقویت کنید
جذب مشتری تنها نیمی از کار است. حفظ مشتری فرصتهای زیادی را برای شرکتهایی که میخواهند پیشرفت کنند، ارائه میدهد. ایجاد برنامههای وفاداری، اجرای بازاریابی یکبهیک و رسیدگی به مسائل مشتری چند راه برای تشویق وفاداری مشتری است.
اول، برنامههای وفاداری. هنگامی که شخصی مشتری میشود، مهم است که به او احساس ارزشمندی بدهید. قراردادن یک برنامه وفاداری راهی عالی برای دستیابی به آن است. استفاده از طبقهبندی و خوشهبندی به شما این امکان را میدهد که بهترین نامزدها را برای برنامه وفاداری بر اساس عواملی مانند سابقه خرید و تعامل آنها با نام تجاری خود شناسایی کنید.
بازاریابی یکبهیک یکی دیگر از روشهای نگهداری مفید است. بازاریابی در مورد تعامل با مردم است، نه مجموعهای از اطلاعات پایگاهداده. تکنیکهای دادهکاوی از جمله طبقهبندی و تداعی به شما کمک میکند تا هر تعاملی را شخصیسازی کنید، مانند ارسال مرتبطترین پیشنهادها به مشتریان بر اساس الگوهای داده. این یک عنصر انسانی را به ارمغان میآورد تا مشتریان بدانند که شما بهعنوان یک فرد به آنها اهمیت میدهید.
ابزارهای بازاریابی ایمیلی روشی عالی برای ارسال پیامهای شخصیسازیشده هستند.
در نهایت، کیفیت خدمات مشتری نشانگر رضایت مشتری است. اگر افراد تجربه ضعیفی داشته باشند، جلوگیری از خروج آنها بسیار سختتر است. تجزیهوتحلیل متوالی بهویژه در این زمینه مفید است. با اجازهدادن به شما برای شناسایی روندها، میتواند نقاط ضعف بالقوه را در فرایندهای خدمات مشتری شما آشکار کند.
بهعنوانمثال، نگاهکردن به دادهها میتواند الگویی را نشان دهد که بیشتر شکایات مربوط به عدم پاسخ بهموقع از میز کمک شما است. با این بینش، میتوانید اقداماتی را برای کاهش زمان انتظار انجام دهید تا مشتریان کمک فوری دریافت کنند.
این نمونهها چه وجه مشترکی دارند؟ آنها تعاملات شخصی و معناداری را به مشتریان ارائه میدهند. باتوجهبه اینکه مصرفکنندگان انتظار کمتری ندارند، جای تعجب نیست که شرکتهایی که اولویت بالایی برای ارسال چنین پیامهایی دارند، احتمال موفقیت بسیار بیشتری دارند.
Salesforce مطالعهای را برای بررسی موضوع انجام داد. این نشان داد که بازاریابان با عملکرد بالا بیش از هشت برابر بیشتر از بازاریابان ضعیفتر از توانایی خود در استفاده از دادهها برای ارسال پیامهای مناسب با استفاده از بهترین کانال در بهترین زمان برای مخاطبان خود رضایت کامل دارند.
نظرسنجی Evergage از متخصصان بازاریابی ارزش مشابهی در شخصیسازی پیدا کرد. بر اساس دادهها، از هر چهار پاسخدهنده، سه نفر معتقدند شخصیسازی تأثیر قوی تا شدیدی بر روابط مشتری دارد. این نظرسنجی همچنین نشان داد که 88 درصد از پاسخدهندگان فکر میکنند مشتریان انتظار تجربههای شخصی دارند.
واضح است که به نفع شماست که شخصیسازی را در استراتژی خود بگنجانید و جمعآوری بینش از دادههای CRM شما به حمایت از این هدف کمک زیادی میکند.
4. بهدستآوردن ارزش بلندمدت از مشتریان
کدام مشتریان بیشترین ارزش طول عمر (LTV) را دارند؟ بهترین فرصتهای فروش متقابل و فروش متقابل کجا هستند؟ اگر میخواهید موفقیت طولانیمدت داشته باشید، پاسخ به سؤالاتی مانند این مهم است. همچنین وقتی در دادهها ریشه دارند، پاسخدادن به آنها بسیار سادهتر است.
هنگام تعیین LTV برای هر مشتری، طبقهبندی و خوشهبندی راهی برای درک پایه مشتری با تقسیم آن به بخشهای کوچکتر فراهم میکند. پیشبینی و رگرسیون نیز نقش مهمی دارند. پس از همه، LTV چیزی است که شما فقط میتوانید پیشبینی کنید، بنابراین استفاده از دادههای تاریخی میتواند به شما کمک کند که مشتریان فعلی باارزشتر باشند.
تجزیهوتحلیل سبد بازار که در فضای خردهفروشی رایج است، یکی دیگر از تکنیکهای کشف تداعی است تا بتوانید بیشترین ارزش را از خرید مشتری به دست آورید.
در سطح پایه، با استفاده از قانون if/then به دنبال رابطه بین اقلام مختلفی است که کسی میخرد. برای مثال، اگر شخصی به آمازون مراجعه کند و غذای سگ و عینکآفتابی سفارش دهد، تحلیل سبد بازار به دنبال توضیح این ارتباط است.
این یک مفهوم پیچیده است، اما هدف اساسی آن ساده است: درک بهتری از رفتار خریدار برای افزایش فروش کسب کنید. فروشگاههای فیزیکی با قراردادن محصولاتی که مشتریان اغلب با هم در یک مجاورت میخرند، این را عملی میکنند.
بیع متقابل و گرانفروش چطور؟ تجزیهوتحلیل متوالی و تداعی به شما امکان میدهد تا در دادهها برای کشف بهترین فرصتها تحقیق کنید. بگوییم که یک شرکت کابلی میخواست از محصول اصلی خود به یک بسته توسعهیافته که شامل کانالهای اضافی است؛ اما هزینه بیشتری دارد، ارتقا دهد. آنها میتوانند از تجزیهوتحلیل متوالی استفاده کنند تا مشخص کنند که از نظر تاریخی، مردان در دهه 40 خود اغلب ارتقا میدهند و آنها را به بهترین نوع مشتری برای فروش تبدیل میکنند.